چرا کار مي کنيد ؟
چرا کار مي کنيد ؟
چرا کار مي کنيد ؟
نويسنده:باب يوري چاک
سال هاست از مردم اين سؤال را مي پرسم . در نقاط مختلف دنيا همان جواب را گرفتم . فکر مي کنيد چه جوابي ؟اگر مي گوييد پول ،درست است . اما اين جوابي اشتباه است حتي اگر جواب بقيه دنيا هم اين باشد
راز اين است که هيچ نبايد اولين جواب خود يا شخص ديگري را بپذيرد وقتي از ديگران هماني را که خود فکر مي کني درست است مي شنويد ديگر به جواب ديگري فکر نمي کنيد چون فکر مي کنيد همان اولين جواب صددر صد دست است شما بايد قانون3+را به کار ببريد . . اين قانون مي گويد؛سوال را بپرس سوال را بپرس و باز هم سوال را بپرس تا سرانجام به حقيقت برسي. امتحان کنيد . شما کار مي کنيد تا پول در آوردي . پول براي چه ؟سبک خاصي از زندگي را مي خواهيد آيا مي خواهيد نيازهاي خانواده خود را برآورده کنيد ؟اين نيازها چه هستند ؟آيا مي خواهيد خانه اي و ماشيني داشته باشيد ؟به مسافرت برويد ؟چه نوع خانه و ماشين و مسافرتي ؟مي تواني اين جريان را همين طور ادامه بدهيم. ختم کلام اينکه شما سرکار مي رويد تا نيازهايتان را بر آورده کنيد. احتمالا اگر نيازهاي اوليه تان بر آورده شده است کار مي کنيد تا آرزوهايتان برآورده شود . انسان ها آروزها و خواسته هاي متفاوتي دارند . وقتي اين حقيقت را تشخيص دهيد کار چيزي نيست جز سکوي پرتابي که به م شما کمک مي کند به جايي که مي خواهيد برويد مسأله اصلي و مهم اين است :آيا مي دانيد به کجا مي خواهيد برويد ؟
آرزوهايتان چيست ؟آيا مي دانيد کجا مي خواهد باشيد چه کاري مي خواهيد انجام دهيد يا تا سه ،چهار ،ده يا يازده سال ديگر چه داشته باشيد ؟آيا مي توانيد تصور کنيد زندگي چطور مي شداگر نمي توانستيم رد پا و آروزيي داشته باشيم ؟دنيا چگونه مي شد؟امروز جايگاه ما کجا بود ؟همه چيز با يک آرزو شروع مي شود با يک رويا ؟
آرزواي ما تبديل به نياز مي شود . اين تمايل و نياز سوزان است که با ايمان ترکيب مي شود ايماني که انگيزه محقق کردن رويا را فراهم مي کند. وقتي شور و اشتياق برآورده شدن آرزويي را از درون آزاد مي کنيد هيچ چيز سد راهتان نمي شود . به آروز يا خواسته اي که زماني داشته ايد فکر کنيد . مي تواند فارق التحصيل شدن
،مسافرتي به ناحيه اي هيجان انگيز به د ست آوردن چيزي شخص خاصي بودن يا حتي همسري خانه اي يا دوستي باشد . آيا شما با هيچ يک از اين خواسته ها زندگي نکرده ايد ؟
اما براي رسيدن به آن خواسته مجبود بوديد تاواني بپردازيد.شايد آن تاوان ،کار کردن بوده است . لطفا يادتان باشد کار چيزي نيست جز سکوي پرتابي که به شما کمک مي کند به جايي که مي خواهيد برويد برسيد اول تصميم بگيريد کجا مي خواهيد برويد هدف دراز مدتتان چيست و چگونه مي توانيد از شغل خود براي رسيدن به آنجا استفاده کنيد ؟وقتي شغل وآروزهايتان مرتبط باشند براي سر کار رفتن هيجان داريد. انگيزه بيشتري داريد و خواسته خود را تشخيص مي دهيد
منبع:نشريه راه موفقيت ،شماره 14
/خ
راز اين است که هيچ نبايد اولين جواب خود يا شخص ديگري را بپذيرد وقتي از ديگران هماني را که خود فکر مي کني درست است مي شنويد ديگر به جواب ديگري فکر نمي کنيد چون فکر مي کنيد همان اولين جواب صددر صد دست است شما بايد قانون3+را به کار ببريد . . اين قانون مي گويد؛سوال را بپرس سوال را بپرس و باز هم سوال را بپرس تا سرانجام به حقيقت برسي. امتحان کنيد . شما کار مي کنيد تا پول در آوردي . پول براي چه ؟سبک خاصي از زندگي را مي خواهيد آيا مي خواهيد نيازهاي خانواده خود را برآورده کنيد ؟اين نيازها چه هستند ؟آيا مي خواهيد خانه اي و ماشيني داشته باشيد ؟به مسافرت برويد ؟چه نوع خانه و ماشين و مسافرتي ؟مي تواني اين جريان را همين طور ادامه بدهيم. ختم کلام اينکه شما سرکار مي رويد تا نيازهايتان را بر آورده کنيد. احتمالا اگر نيازهاي اوليه تان بر آورده شده است کار مي کنيد تا آرزوهايتان برآورده شود . انسان ها آروزها و خواسته هاي متفاوتي دارند . وقتي اين حقيقت را تشخيص دهيد کار چيزي نيست جز سکوي پرتابي که به م شما کمک مي کند به جايي که مي خواهيد برويد مسأله اصلي و مهم اين است :آيا مي دانيد به کجا مي خواهيد برويد ؟
آرزوهايتان چيست ؟آيا مي دانيد کجا مي خواهد باشيد چه کاري مي خواهيد انجام دهيد يا تا سه ،چهار ،ده يا يازده سال ديگر چه داشته باشيد ؟آيا مي توانيد تصور کنيد زندگي چطور مي شداگر نمي توانستيم رد پا و آروزيي داشته باشيم ؟دنيا چگونه مي شد؟امروز جايگاه ما کجا بود ؟همه چيز با يک آرزو شروع مي شود با يک رويا ؟
آرزواي ما تبديل به نياز مي شود . اين تمايل و نياز سوزان است که با ايمان ترکيب مي شود ايماني که انگيزه محقق کردن رويا را فراهم مي کند. وقتي شور و اشتياق برآورده شدن آرزويي را از درون آزاد مي کنيد هيچ چيز سد راهتان نمي شود . به آروز يا خواسته اي که زماني داشته ايد فکر کنيد . مي تواند فارق التحصيل شدن
،مسافرتي به ناحيه اي هيجان انگيز به د ست آوردن چيزي شخص خاصي بودن يا حتي همسري خانه اي يا دوستي باشد . آيا شما با هيچ يک از اين خواسته ها زندگي نکرده ايد ؟
اما براي رسيدن به آن خواسته مجبود بوديد تاواني بپردازيد.شايد آن تاوان ،کار کردن بوده است . لطفا يادتان باشد کار چيزي نيست جز سکوي پرتابي که به شما کمک مي کند به جايي که مي خواهيد برويد برسيد اول تصميم بگيريد کجا مي خواهيد برويد هدف دراز مدتتان چيست و چگونه مي توانيد از شغل خود براي رسيدن به آنجا استفاده کنيد ؟وقتي شغل وآروزهايتان مرتبط باشند براي سر کار رفتن هيجان داريد. انگيزه بيشتري داريد و خواسته خود را تشخيص مي دهيد
منبع:نشريه راه موفقيت ،شماره 14
/خ
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}